متن شب اول محرم سال 1395 حاج حیدر خمسه
شب اول محرم سال ۱۳۹۵ حاج حیدر خمسه
روضه
آهی کشید گریه ی ما را درآورید
ما را کُشید و شالِ عزا را در آورید
ما داد مثل پیر جوان مُرده می زنیم
وقتی صدای گریه ی ما را در آورید
ما را شبیه جمع عزادارها کنید
رخت سیاه کهنه عبا را در آورید
چشم انتظار خرجی امسال هیئتیم
از شال خویش رزق گدا را در آورید
ما را عوض کنید خداتان عوض دهد
از آستین دست دعا را در آورید
ما را مریض کرده گناهان نو به نو
از تربت حسین شفا را در آورید
این دل برای داغ شما بود و شد سیاه
زنگار بسته ایم جلا را در آورید
درد و بلایتان به سر ما ، نفس دهید
بیمار آمدیم دوا را در آورید
ما را حسین کشته ؛ شما را به جدّتان
امشب برات کرببلا را در آورید
شاعر : حسن لطفی
روضه
یابن شبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن شبیب جد مرا با عصا زدند
یابن شبیب عمه ی ما را چرا زدند ؟
نامردها برای رضای خدا زدند
********
قسمت زائر تو اقا شد از سر دار الاماره
زیارتی با دست بسته سلامی با لبای پاره
من اومدم از دل گودال با پیکری پر از جراحت
اگه نیای کوفه سفیرت جون میده با خیال راحت
نقشه برا سرت کشیدن اقا نیا
ببین سر منم بریدن اقا نیا
نیا که اکبرت جوونِ اصغر تو شیرین زبونِ
نیا که دخترت سه سالست کنج خرابه ها می مونه
نیا که قصه شهادت میره تا اخرش اسارت
نیا که توی شهر کوفه به خواهرت میشه جسارت
یه مشت هرزه از حالا یه حرفایی میزنن
میگن چادرای مدینه قیمتین
گوش و گوشواره با هم بردنین